مدیریت پسماند اسید کلریدریک، بازیابی اسید و بازچرخانی آب در خطوط
اسیدشویی و گالوانیزه:
راهکاری برای پایداری و بهرهوری
نگارنده: مجتبی تراشی
اردیبهشت 1404
چکیده:
صنعت گالوانیزه گرم به
روش غوطهوری، بهعنوان یکی از صنایع کلیدی در کشور، با چالشهای زیستمحیطی و
اقتصادی قابلتوجهی در زمینه مدیریت پسماندهای اسیدی و آبهای شستشو روبروست. دفع
غیراصولی این پسماندها نهتنها منجر به آلودگی شدید منابع آبوخاک و تحمیل جریمههای
سنگین میشود، بلکه اتلاف منابع ارزشمندی نظیر اسید و آب را در پی دارد. این مقاله
به بررسی روشهای نوین و اثربخش برای بازیابی اسید کلریدریک و بازچرخانی آب در
کارگاههای گالوانیزه میپردازد. با تمرکز بر شرایط و امکانات موجود در ایران، روشهای
مختلف بازیابی اسید ازجمله پاشش حرارتی (روستر)، بازداری اسیدی (تبادل یونی) و دیالیز
ممبرانی و همچنین تکنیکهای بازچرخانی آب شامل شستشوی غیر همسو، خنثیسازی و تهنشینی
و فیلتراسیون تکمیلی مورد تحلیل قرار میگیرند. هدف این مقاله ارائه یک رویکرد یکپارچه
و عملیاتی است که ضمن رعایت الزامات زیستمحیطی، منجر به کاهش قابلتوجه هزینههای
عملیاتی، افزایش بهرهوری و دستیابی به توسعه پایدار در صنعت گالوانیزه کشور شود.
**کلمات کلیدی:** گالوانیزه گرم، اسیدشویی، اسیدکلریدریک، مدیریت پسماند، بازیابی اسید،
بازچرخانی آب، کلریدریک اسید، تبادل یونی، ممبران، اسمز معکوس (RO)، ایران،
ورق فولادی، صنعت فولاد، بهرهوری، پایداری.
مقدمه
صنعت گالوانیزه گرم، با
ایجاد پوششی محافظ از فلز روی بر روی قطعات فولادی، نقش حیاتی در افزایش عمر مفید
سازهها و تجهیزات در برابر خوردگی ایفا میکند. این فرآیند که شامل مراحل آمادهسازی
سطح نظیر چربیگیری، اسیدشویی و فلاکسزنی است، متأسفانه مقادیر قابلتوجهی پسماند
مایع تولید میکند. وانهای اسیدشویی که معمولاً حاوی اسید کلریدریک (HCl) هستند، بهمرورزمان
با حل شدن اکسید آهن و آهن فلزی، از کلرید آهن (FeCl2) اشباع شده و غلظت اسید آزاد
آنها کاهش مییابد. همچنین، آبهای مورداستفاده در مراحل شستشو پس از چربیگیری،
اسیدشویی و فلاکسزنی، حاوی انواع آلایندهها ازجمله باقیمانده مواد شیمیایی فرآیند
و فلزات محلول (عمدتاً آهن و روی) میشوند. دفع مستقیم و غیراصولی این پسماندها به
محیطزیست، پیامدهای فاجعهباری برای منابع آبوخاک به همراه دارد و کارگاههای
گالوانیزه را در معرض جریمههای سنگین قانونی و آسیب به اعتبار اجتماعی قرار میدهد.
از سوی دیگر، با توجه به محدودیت منابع آب و افزایش هزینههای تأمین مواد شیمیایی،
عدم مدیریت صحیح این پسماندها به معنای اتلاف سرمایه و کاهش سودآوری است؛ بنابراین،
پیادهسازی راهکارهای مؤثر برای مدیریت پسماند، بهویژه بازیابی اسید و بازچرخانی
آب، نهتنها یک الزام زیستمحیطی، بلکه یک ضرورت اقتصادی برای بقا و توسعه پایدار
در صنعت گالوانیزه ایران محسوب میشود.
چالش پسماند در خطوط اسیدشویی و گالوانیزه مقاطع: اسید مصرفی و آب شستشو
همانطور که اشاره شد،
دو جریان اصلی پسماند مایع در فرآیند گالوانیزه گرم و اسیدشویی عبارتاند از:
1. اسید مصرفشده (Spent Pickling Liquor - SPL): این محلول عمدتاً از وانهای
اسیدشویی کلریدریک حاصل میشود. با پیشرفت فرآیند اسیدشویی، غلظت اسید آزاد (HCl) کاهش یافته
و غلظت نمکهای آهن (بهویژه FeCl2) افزایش مییابد. زمانی که
غلظت آهن به حد مشخصی میرسد و کارایی اسیدشویی افت میکند، محلول باید تعویض شود.
این محلول غنی از اسید و نمک فلزی، یک پسماند خطرناک محسوب میشود.
2. آبهای شستشو (Rinse Water): پس از هر مرحله از فرآیند
(چربیگیری، اسیدشویی، فلاکسزنی)، قطعات برای حذف باقیمانده مواد شیمیایی شسته میشوند.
آب حاصل از این شستشوها حاوی مقادیر متفاوتی از قلیا، اسید، نمکهای فلاکس (مانند
کلرید روی آمونیوم) و فلزات محلول (آهن، روی) است. حجم این آبها معمولاً بسیار زیاد
است و مدیریت آن برای کاهش مصرف آب تازه و حجم پساب نهایی اهمیت حیاتی دارد.
مدیریت این دو جریان
پسماند بهصورت مجزا یا یکپارچه، نیازمند بهکارگیری تکنولوژیهای مناسب است که در
ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
بازیابی اسید: ضرورتی اجتنابناپذیر
بازیابی اسید کلریدریک
از محلول اسید مصرفشده، یکی از مؤثرترین راهها برای کاهش هزینههای عملیاتی و پیامدهای
زیستمحیطی است. با بازیابی اسید، نیاز به خرید اسید تازه کاهش یافته و حجم پسماند
خطرناک نیازمند دفع به حداقل میرسد. روشهای مختلفی برای این منظور در دنیا توسعه
یافتهاند که برخی از آنها برای شرایط ایران مناسبتر هستند:
1. روش پاشش حرارتی (Spray Roasting -
Pyrohydrolysis):
این روش که گاهی به آن
"روستر" نیز گفته میشود، یکی از پیشرفتهترین و کارآمدترین روشها برای
بازیابی HCl
در مقیاس صنعتی بزرگ است. در این فرآیند، محلول اسید مصرفشده در دمای بالا
(معمولاً 400 تا 800 درجه سانتیگراد) به داخل یک راکتور پاشیده میشود. در حضور هوا
و بخارآب، نمک کلرید آهن (FeCl2) تجزیه شده و اکسید آهن (Fe2O3)
و گاز HCl
تولید میشود. گاز HCl سپس در آب جذب شده و اسید کلریدریک با غلظت مناسب برای استفاده
مجدد بازتولید میگردد. اکسید آهن تولیدی نیز میتواند بهعنوان یک محصول جانبی باارزش
به فروش برسد. روش دیگر این گروه روش "بسترسیال" است که شبیه فرآیند روستر بوده با
این تفاوت که با تغییراتی در راکتور اکسید آهن تشکیلشده به شکل گرانول اکسیدی
تبدیل شده و از انتهای راکتور تخلیه میگردد.
·
مزایا: راندمان بازیابی اسید بسیار بالا (نزدیک
به 100%)، تولید محصول جانبی باارزش، سیستم تقریباً حلقه بسته است.
·
معایب: هزینه سرمایهگذاری اولیه بسیار بالا،
مصرف انرژی زیاد، پیچیدگی عملیاتی و نیاز به تخصص بالا.
این روش عمدتاً برای
کارخانههای بسیار بزرگ با حجم بالای اسید مصرفی اقتصادی است و ممکن است برای
کارگاههای متوسط و کوچک در ایران توجیهپذیری کمتری داشته باشد.
2. بازیابی اسید به روش تبادل یونی: (Acid Retardation):
این روش از رزینهای
تبادل یونی خاصی استفاده میکند که قادرند اسیدهای قوی مانند HCl را جذب
کنند، درحالیکه نمکهای فلزی مانند FeCl2 را کمتر جذب میکنند. محلول
اسید مصرفشده از ستون حاوی این رزینها عبور داده میشود. اسید آزاد روی رزین جذب
شده و محلول حاوی نمک آهن از ستون خارج میشود. سپس با شستشوی ستون با آب، اسید جذبشده
از رزین جدا شده و بازیابی میگردد.
·
مزایا: هزینه سرمایهگذاری اولیه و عملیاتی
نسبتاً پایینتر از روش حرارتی، مصرف انرژی کمتر، عملیات سادهتر. این روش برای
کارگاهها و کارخانههای با ظرفیت متوسط و کوچک در ایران مناسبتر است.
·
معایب: راندمان بازیابی اسید معمولاً پایینتر
از روش پاشش حرارتی است، رزینها بهمرورزمان نیاز به احیا یا تعویض دارند، ممکن
است به آلودگیها حساس باشند، آباسید بازیابی شده رقیقتر است و جریان پساب حاوی
نمک آهن همچنان نیازمند مدیریت است.
3. روش دیالیز ممبرانی (Membrane Dialysis - Diffusion Dialysis):
این روش از ممبرانهای
(غشاهای) تبادل آنیونی استفاده میکند که به یونهای کوچکتر با بار منفی (مانند Cl-) و پروتونها (H+) اجازه عبور میدهند، اما یونهای
بزرگتر فلزی آبپوشیده (مانند [Fe(H₂O)₆]²+) را در سمت دیگر نگه میدارند.
محلول اسید مصرفشده از یک سمت ممبران و آب خالص از سمت دیگر عبور میکند. به دلیل
اختلاف غلظت، HCl
از ممبران عبور کرده و وارد جریان آب میشود، درحالیکه FeCl2 در سمت اولیه باقی میماند.
·
مزایا: مصرف انرژی بسیار کم (فرآیند بر اساس
نفوذ است)، نیاز به مواد شیمیایی افزودنی ندارد، عملیات پیوسته و نسبتاً ساده.
·
معایب: هزینه سرمایهگذاری اولیه متوسط،
راندمان بازیابی معمولاً متوسط و غلظت اسید بازیابی شده پایینتر است، ممبرانها
به گرفتگی حساس هستند و نیاز به تمیزکاری دورهای دارند، عمر مفید ممبرانها محدود
است و دسترسی و هزینه تأمین ممبرانهای باکیفیت در بازار ایران نیازمند بررسی است،
جریان پساب حاوی نمک آهن همچنان نیاز به مدیریت دارد.
با توجه به شرایط
کارگاههای گالوانیزه در ایران، به نظر میرسد روشهای تبادل یونی و دیالیز ممبرانی
به دلیل هزینه سرمایهگذاری و عملیاتی پایینتر و سادگی نسبی، گزینههای مناسبتری
نسبت به روش پاشش حرارتی باشند. انتخاب نهایی بین این دو روش به تحلیل دقیقتر هزینه-فایده،
حجم اسید مصرفی و دسترسی به قطعات و خدمات پس از فروش در ایران بستگی دارد.
4. روش تبخیر/کریستالیزاسیون (Evaporation/Crystallization):
یک روش دیگر، استفاده
از اصول ترمودینامیکی برای جداسازی نمک آهن از اسید است. در این روش، محلول اسید مصرفشده
سرد میشود. با کاهش دما، حلالیت کلرید آهن (FeCl2) در اسید کلریدریک غلیظ کاهش
مییابد و نمک آهن بهصورت کریستالهای هیدراته (معمولاً FeCl2·4H2O) تهنشین میشود. کریستالهای
تهنشین شده از محلول اسید جدا میشوند و محلول باقیمانده که غلظت اسید آزاد آن
نسبت به آهن افزایش یافته، میتواند به وان اسیدشویی بازگردانده شود. این روش ممکن
است بهصورت ترکیبی با روشهای دیگر (مثلاً برای پیشتغلیظ قبل از دیالیز ممبرانی)
نیز استفاده شود.
·
مزایا: تکنولوژی نسبتاً شناختهشده، میتواند
بخشی از نمک آهن را حذف کند.
·
معایب: راندمان جداسازی کامل نیست و همچنان
مقادیری آهن در محلول باقی میماند، نیاز به انرژی برای سرمایش دارد (و یا تبخیر
برای تغلیظ)، مدیریت و جداسازی کریستالهای آهن نیاز به تجهیزات خاص دارد، خورندگی
تجهیزات در دماهای پایین و غلظتهای بالای اسید و نمک یک چالش است. این روش بهتنهایی
معمولاً برای بازیابی کامل اسید کافی نیست.
نتیجهگیری در مورد بازیابی اسید:
همانطور که بررسی شد،
روش پاشش حرارتی (روستر و بسترسیال) باوجود راندمان بالا، به دلیل هزینه سرمایهگذاری
و عملیاتی بسیار سنگین، عمدتاً برای مجتمعهای بزرگ فولادی با خطوط اسیدشویی مستقل
برای ورقهای فولادی یا خطوط گالوانیزه قطعات و سازههای فولادی متعدد و حجم بسیار
بالای اسید مصرفی توجیهپذیر است و برای اکثر کارگاههای گالوانیزه متوسط و کوچک قطعات
فولادی در ایران گزینه عملیاتی نیست. در مقابل، روشهای تبادل یونی و دیالیز
ممبرانی (دیالیز غشایی) به دلیل هزینه سرمایهگذاری و عملیاتی پایینتر و سادگی
نسبی، گزینههای مناسبتری برای این کارگاهها محسوب میشوند. انتخاب بین این دو
روش نیازمند بررسی دقیقتر شرایط هر واحد صنعتی، شامل حجم اسید مصرفی، دسترسی و هزینه
تأمین مواد مصرفی (رزین یا ممبران) و امکانات فنی موجود است. هرچند دیالیز ممبرانی
به دلیل مصرف انرژی بسیار پایینتر در بلندمدت میتواند جذابیت اقتصادی بیشتری
داشته باشد، مشروط بر اینکه چالشهای مربوط به تأمین و هزینه ممبران و مدیریت
گرفتگی آنها در ایران قابلحل باشد. روش تبخیر/کریستالیزاسیون نیز میتواند بهعنوان
یک مرحله کمکی در کنار روشهای اصلی بازیابی اسید موردبررسی قرار گیرد.
الف) بازچرخانی آب شستشو: قلب مدیریت منابع در
گالوانیزه
مصرف بیرویه آب در
مراحل شستشوی فرآیند گالوانیزه نهتنها بار سنگینی را بر هزینههای عملیاتی تحمیل
میکند، بلکه با توجه به بحران کمآبی در ایران، یک مسئله جدی زیستمحیطی محسوب میشود.
بازچرخانی مؤثر آب شستشو با کاهش مصرف آب تازه و حجم پساب تولیدی، یک گام اساسی در
جهت افزایش بهرهوری و پایداری است.
1. بهینهسازی فرآیند و شستشوی آبشاری یا مرحلهای (Counter-Current Rinsing):
این روش که یک تکنیک
ساده اما فوقالعاده مؤثر برای کاهش مصرف آب است، اساس هر سیستم مدیریت آب در
گالوانیزه محسوب میشود. بهجای استفاده از آب تازه در هر مرحله شستشو، از یک سیستم
چندمرحلهای استفاده میشود که در آن آب تمیزتر از مراحل نهایی شستشو به مراحل اولیه
(که آلودگی بیشتر است) منتقل میشود. آب تازه تنها به آخرین مرحله شستشو اضافه میشود.
با این روش ساده که تنها نیاز به تغییرات در طراحی وانها و لولهکشی دارد، میتوان
مصرف آب تازه را تا 50 درصد یا بیشتر کاهش داد و در نتیجه حجم پساب نیازمند تصفیه
را نیز بهشدت پایین آورد. پیادهسازی این روش اولین و ضروریترین قدم در جهت
بازچرخانی آب است.
2. خنثیسازی و تهنشینی (Neutralization
& Precipitation):
این روش، متداولترین و
اساسیترین تکنیک برای تصفیه آبهای شستشو (و همچنین جریانهای حاوی نمک آهن از
واحدهای بازیابی اسید) است. در این فرآیند، pH پساب با افزودن مواد قلیایی
مانند سود سوزآور (NaOH) یا آهک (Ca(OH)2) تنظیم میشود. تنظیم pH معمولاً
در محدوده 7 تا 9 انجام میشود. در این محدوده pH، فلزات سنگین محلول مانند آهن
و روی بهصورت هیدروکسیدهای نامحلول (Fe(OH)2,
Fe(OH)3, Zn(OH)2) تهنشین میشوند. لجن حاصل از تهنشینی (که عمدتاً شامل هیدروکسیدهای
فلزی است) معمولاً با استفاده از تهنشینکنندهها و سپس فیلتر پرس یا روشهای دیگر
برای آبگیری لجن، از آب جدا میشود. آب زلال حاصل که عاری
از بخش عمده فلزات سنگین معلق است، میتواند برای دفع به محیطزیست (در صورت رعایت
استانداردها) یا بازچرخانی برای مصارف غیر حساس مورداستفاده قرار گیرد.
·
مزایا: تکنولوژی بسیار ساده و شناختهشده، هزینه
سرمایهگذاری اولیه نسبتاً پایین، مؤثر در حذف فلزات سنگین (در صورت کنترل دقیق pH). این
روش پایه و اساس اکثر سیستمهای تصفیه پساب در صنایع فلزی است.
·
معایب: تولید حجم قابلتوجهی لجن هیدروکسید فلزی
که مدیریت، آبگیری و دفع آن یک چالش و هزینه محسوب میشود، مصرف مواد شیمیایی قلیایی
(که خود یک هزینه جاری است)، آب تصفیهشده حاصل دارای غلظت بالایی از نمکهای
محلول (TDS - Total Dissolved Solids) است که آن را برای بازچرخانی در مراحل شستشوی بسیار حساس (مانند
شستشوی نهایی قبل از فلاکسزنی که وجود نمک میتواند کیفیت پوشش را تحت تأثیر قرار
دهد) نامناسب میسازد.
3. فیلتراسیون تکمیلی (پس از خنثیسازی و تهنشینی):
برای بهبود بیشتر کیفیت
آب پس از خنثیسازی و تهنشینی و امکان بازچرخانی آن در مراحل بیشتری از فرآیند، میتوان
از یک مرحله فیلتراسیون تکمیلی استفاده کرد. فیلترهای شنی (Sand
Filters) یا فیلترهای
کارتریجی (Cartridge Filters) میتوانند ذرات معلق ریز و باقیمانده لجن را که پس از تهنشینی
در آب باقی ماندهاند، حذف کنند. این مرحله باعث شفافیت بیشتر آب شده و از گرفتگی
نازلهای پاشش یا تجهیزات دیگر در صورت بازچرخانی جلوگیری میکند. هزینه سرمایهگذاری
و عملیاتی این مرحله نسبتاً پایین است و بهبود قابلتوجهی در کیفیت آب بازچرخانی
شده ایجادمیکند.
4. روشهای پیشرفتهتر برای بازچرخانی کامل
(اسمز معکوس RO، تبخیر، تبادل یونی برای کل جریان):
- در برخی موارد، برای دستیابی به بالاترین کیفیت آب ممکن و نزدیک شدن
به سیستم بدون پساب مایع (Zero Liquid Discharge - ZLD)، ممکن است
روشهای پیشرفتهتری مانند اسمز معکوس (Reverse Osmosis
- RO)، تبخیر (Evaporation) یا تبادل یونی
(Ion Exchange - IX) برای کل جریان آب شستشو موردبررسی
قرار گیرند.
Ø اسمز معکوس (RO): این روش از ممبرانهایی
استفاده میکند که به مولکولهای آب اجازه عبور میدهند اما بخش عمدهای از نمکهای
محلول و سایر آلایندهها را دفع میکنند. این روش میتواند آب با کیفیت بسیار بالا
تولید کند که حتی برای مراحل شستشوی نهایی نیز مناسب باشد.
Ø تبخیر (Evaporation): در این روش، آب تبخیر و سپس
میعان میشود تا آب خالص به دست آید و نمکها و آلایندهها بهصورت محلول یا جامد
تغلیظ شوند. این روش نیز میتواند آب با کیفیت بالا تولید کند.
Ø تبادل یونی (IX): رزینهای تبادل یونی میتوانند
یونهای خاصی مانند فلزات یا آنیونها را از آب حذف کرده و آب خالصتری تولید
کنند.
اگرچه این روشها میتوانند
آب با کیفیت بسیار بالا تولید کنند، اما برای اکثر کارگاههای گالوانیزه متوسط و
کوچک در ایران چالشهای جدی دارند:
o
هزینه
سرمایهگذاری و عملیاتی بسیار بالا: این تکنولوژیها نیازمند سرمایهگذاری اولیه قابلتوجه و هزینههای جاری
بالا (انرژی، مواد شیمیایی، تعویض ممبران یا رزین) هستند که اغلب برای واحدهای
کوچک و متوسط توجیهپذیر نیست.
o
پیچیدگی
فنی و نگهداری: نگهداری و بهرهبرداری
از این سیستمها نیاز به تخصص فنی بالا دارد که ممکن است بهراحتی در دسترس نباشد.
o
مصرف
انرژی بالا: بهویژه اسمز
معکوس و تبخیر نیازمند انرژی قابلتوجهی هستند.
o
مدیریت
پساب تغلیظ شده (Reject/Brine): این روشها جریان
پساب تغلیظ شدهای تولید میکنند که حاوی غلظت بسیار بالایی از نمکها و آلایندهها
است. دفع یا مدیریت این جریان تغلیظ شده خود یک چالش و هزینه جدید است و نیازمند
راهکارهای ویژه است.
بنابراین، درحالیکه
روشهای پیشرفته میتوانند برای دستیابی به حداکثر بازچرخانی و بدون پساب مایع در
مجتمعهای بزرگ فولادی یا واحدهای با حساسیت زیستمحیطی بسیار بالا مناسب باشند،
برای اکثر کارگاههای گالوانیزه متوسط و کوچک در ایران، راهکارهای عملیتر و اقتصادیتر
شامل بهینهسازی شستشو، خنثیسازی/تهنشینی و فیلتراسیون تکمیلی هستند که در ترکیب
با بازیابی اسید، بخش قابلتوجهی از نیاز به آب تازه و حجم پساب را کاهش میدهند.
ب) بهترین روشها برای مدیریت و بازچرخانی آب
در کارگاههای متوسط و کوچک ایران:
با توجه به محدودیتهای
اشارهشده برای روشهای پیشرفته، تمرکز برای کارگاههای متوسط و کوچک باید بر روی
ترکیبی از روشهای عملی و مقرونبهصرفه باشد:
1. بهینهسازی مصرف و شستشوی آبشاری یا مرحلهای
(Counter-Current
Rinsing):
این اولین، کمهزینهترین
و ضروریترین قدم در مدیریت آب است. با کاهش قابلتوجه مصرف آب تازه، حجم پساب نیازمند
تصفیه را نیز به همان نسبت کاهش میدهد. اجرای آن نسبتاً ساده است و عمدتاً نیاز
به تغییر در چیدمان وانها و لولهکشی ایستگاههای شستشو دارد. با استفاده از آب
شستشوی مرحله پایانی (آب نسبتاً تمیز) در مراحل اولیه شستشو، میتوان به صرفهجویی
قابلملاحظهای در مصرف آب تازه دست یافت و بار آلودگی ورودی به واحد تصفیه پساب
را کاهش داد.
2. خنثیسازی و تهنشینی (Neutralization
& Precipitation):
این روش، متداولترین و
اساسیترین تکنیک برای تصفیه پسابهای حاوی فلزات سنگین در صنایع فلزی است. در این
فرآیند، pH
پسابهای اسیدی یا قلیایی با افزودن مواد قلیایی مناسب (مانند آهک که در ایران به
دلیل قیمت پایینتر رایج است، یا سود سوزآور) تنظیم میشود. با افزایش pH به
محدوده خنثی یا کمی قلیایی (معمولاً 7 تا 9)، فلزات سنگین محلول مانند آهن و روی بهصورت
هیدروکسیدهای نامحلول تهنشین میشوند. لجن حاصل از تهنشینی با روشهایی مانند فیلتر
پرس یا تهنشینکننده جدا میشود و آب زلال حاصل، برای دفع به محیطزیست (در صورت
رعایت استانداردها) یا استفاده مجدد در مصارف غیر حساس مناسب است.
ملاحظات: این روش حجم قابلتوجهی لجن تولید میکند که مدیریت و
دفع آن یک چالش و هزینه است. همچنین، آب تصفیهشده حاوی غلظت بالایی از نمکهای
محلول (TDS)
است که استفاده مجدد آن را در مراحل شستشوی بسیار حساس (مانند شستشوی نهایی قبل از
فلاکسزنی که کیفیت آب تأثیر مستقیم بر کیفیت پوشش روی دارد) محدودمیکند.
3. فیلتراسیون تکمیلی (پس از خنثیسازی و تهنشینی):
برای بهبود کیفیت آب
تصفیهشده پس از خنثیسازی و تهنشینی و حذف ذرات معلق ریز باقیمانده، استفاده از
یک مرحله فیلتراسیون تکمیلی ضروری است. فیلترهای شنی (Sand
Filters) یا فیلترهای
کارتریجی (Cartridge Filters) گزینههای مناسبی با هزینه نسبتاً پایین هستند. این مرحله باعث
شفافیت بیشتر آب شده و آن را برای بازچرخانی در مراحل بیشتری از فرآیند (غیر از
مراحل نهایی بسیار حساس) یا برای استفاده در کاربردهای عمومی در کارگاه (مانند
شستشوی کف) مناسبتر میسازد و از گرفتگی نازلها یا تجهیزات دیگر جلوگیری میکند.
ج) روشهای پیشرفتهتر برای بازچرخانی کامل
(اسمز معکوس RO،
تبخیر، تبادل یونی برای کل جریان):**
همانطور که پیشتر
اشاره شد، استفاده از روشهای بسیار پیشرفته مانند اسمز معکوس (RO)، تبخیر
(Evaporation)
یا تبادل یونی (Ion Exchange) برای تصفیه کل جریان آب شستشو و دستیابی به سیستمهای بدون پساب
مایع (ZLD)
درحالیکه ازنظر زیستمحیطی ایدهآل هستند، برای اکثر کارگاههای گالوانیزه متوسط
و کوچک در ایران به دلیل هزینه سرمایهگذاری و عملیاتی بسیار بالا، پیچیدگی فنی و
نیاز به نگهداری تخصصی و چالش مدیریت پساب تغلیظ شده معمولاً گزینه عملیاتی و
اقتصادی محسوب نمیشوند. تمرکز این واحدها باید بر روی کاهش حجم پساب از طریق بهینهسازی
فرآیند و بازچرخانی آب در حد امکان با استفاده از روشهای ذکرشده باشد.
یکپارچهسازی سیستمها: پیشنهاد عملیاتی برای کارگاههای متوسط و کوچک در ایران
با توجه به تحلیلهای
صورت گرفته، بهترین رویکرد عملی و اقتصادی برای کارگاههای گالوانیزه متوسط و کوچک
در ایران، پیادهسازی یک سیستم یکپارچه شامل مراحل زیر است:
1. بهینهسازی
فرآیند و اجرای کامل سیستم شستشوی آبشاری و مرحلهای (Counter-Current
Rinsing): این
اولین و مهمترین گام برای کاهش چشمگیر مصرف آب تازه و حجم پساب تولیدی است. این
مرحله معمولاً نیاز به سرمایهگذاری کمتری نسبت به واحدهای تصفیه پیچیده دارد و
بازدهی زیستمحیطی و اقتصادی بالایی دارد.
2. نصب و
بهرهبرداری از یک واحد بازیابی اسید کلریدریک: بر اساس تحلیل هزینه-فایده و شرایط
خاص هر کارگاه، انتخاب یکی از روشهای تبادل یونی یا دیالیز ممبرانی (دیالیز غشایی)
توصیه میشود. این واحد اسید مصرفشده از وان اسیدشویی را تصفیه کرده و اسید با
غلظت مناسب را برای استفاده مجدد بازمیگرداند و جریان خروجی حاوی نمک آهن را تولید
میکند.
3. جمعآوری
تمام جریانهای پساب: کلیه آبهای شستشو (از مراحل مختلف، پس از اجرای شستشوی آبشاری)
و همچنین جریان خروجی حاوی نمک آهن از واحد بازیابی اسید، در یک نقطه جمعآوری میشوند.
4. تصفیه
پساب با استفاده از سیستم خنثیسازی و تهنشینی: پساب جمعآوریشده با افزودن مواد
قلیایی خنثی شده و pH آن تنظیم میشود تا فلزات سنگین تهنشین شوند. استفاده از سیستم
کنترل pH
اتوماتیک میتواند کارایی این مرحله را افزایش دهد. لجن تولیدی با استفاده از فیلتر
پرس یا تجهیزات مشابه آبگیری میشود تا حجم آن کاهش یافته و برای دفع آماده شود.
5. فیلتراسیون
تکمیلی آب زلالشده: آب خروجی از واحد تهنشینی از یک سیستم فیلتر شنی یا کارتریجی
عبور داده میشود تا ذرات معلق باقیمانده حذف و شفافیت آب افزایش یابد.
6. بازچرخانی
آب تصفیهشده: آب تصفیهشده و فیلتر شده (با TDS نسبتاً بالا) به مراحل شستشوی
اولیه و میانی فرآیند (که حساسیت کمتری دارند) بازگردانده میشود.
7. استفاده
از آب تازه: آب تازه (یا در صورت نیاز و امکان، آب با کیفیت بالاتر) تنها برای
مراحل شستشوی نهایی (مانند شستشوی قبل از فلاکسزنی) و همچنین برای جبران تلفات آب
در سیستم (مانند تبخیر) استفاده میشود.
این رویکرد یکپارچه
تعادلی منطقی بین رعایت الزامات زیستمحیطی، کاهش هزینههای عملیاتی (خرید اسید و
آب تازه، هزینههای دفع پساب) و ملاحظات فنی و مالی کارگاههای متوسط و کوچک در ایران
برقرار میکند. با پیادهسازی این سیستم، مصرف اسید و آب تازه به میزان قابلتوجهی
کاهش مییابد و حجم پساب خطرناک نیازمند دفع به حداقل میرسد.
مزایای پیادهسازی سیستمهای مدیریت پسماند، بازیابی اسید و بازچرخانی آب در
صنعت گالوانیزه ایران
پیادهسازی راهکارهای
مؤثر در این زمینه مزایای متعددی برای کارگاهها و صنعت اسیدشویی ورقهای فولادی و
خطوط گالوانیزه قطعات در ایران به همراه دارد:
·
مزایای اقتصادی:
o کاهش هزینههای مواد اولیه: با بازیابی اسید، نیاز به خرید اسید تازه کاهش مییابد. با
بازچرخانی آب، مصرف آب تازه و هزینههای مرتبط با آن (آببها، هزینه تصفیه آب ورودی)
و هزینههای حملونقل بهشدت پایین میآید.
o کاهش هزینههای دفع پسماند: با کاهش حجم پساب تولیدی و تمرکز آلایندهها در حجم کمتری از
لجن، هزینههای مربوط به تصفیه، حمل و دفع پسماند بهصورت قابلملاحظهای کاهش مییابد.
o افزایش بهرهوری: کاهش هزینههای عملیاتی و پایداری بیشتر فرآیند به افزایش کلی
بهرهوری کارگاه منجر میشود.
·
مزایای زیستمحیطی:
o کاهش آلودگی آبوخاک: دفع غیراصولی پساب اسیدی و حاوی فلزات سنگین به محیطزیست متوقفشده
و پیامدهای زیستمحیطی مخرب از بین میرود.
o حفاظت از منابع آبی: بازچرخانی آب به حفاظت از منابع آبی ارزشمند کشور کمک میکند
که با توجه به بحران کمآبی یک ضرورت ملی است.
o کاهش مصرف انرژی: برخی روشهای بازیابی و بازچرخانی انرژی کمتری نسبت به تولید
یا تصفیه کامل مواد مصرفی از نو نیاز دارند.
·
مزایای قانونی و اجتماعی:
o رعایت الزامات زیستمحیطی: انطباق با قوانین و مقررات سختگیرانهتر سازمان حفاظت محیطزیست،
از تحمیل جریمهها و تعطیلی احتمالی واحد جلوگیری میکند.
o بهبود وجهه عمومی: فعالیت مسئولانه زیستمحیطی به بهبود وجهه و اعتبار کارگاه
در نزد جامعه و ذینفعان منجر میشود.
o توسعه پایدار: حرکت به سمت یک مدل عملیاتی پایدار که هم ازنظر اقتصادی و هم
زیستمحیطی مسئولانه است.
نتیجهگیری
مدیریت پسماند، بازیابی
اسید و بازچرخانی آب در کارگاههای گالوانیزه گرم، دیگر یک گزینه لوکس نیست، بلکه یک
ضرورت حیاتی برای بقا، بهرهوری و توسعه پایدار در صنعت اسیدشویی ورقهای فولادی و
صنعت گالوانیزه و صنایع آبکاری قطعات در ایران محسوب میشود. انتخاب و پیادهسازی
راهکارهای مناسب نیازمند دانش تخصصی، تحلیل دقیق شرایط هر واحد و بهکارگیری
تکنولوژیهای متناسب با مقیاس کارگاه و محدودیتهای موجود در ایران است.
پیادهسازی سیستمهای یکپارچه
شامل بهینهسازی شستشو، بازیابی اسید با روشهای عملی نظیر تبادل یونی یا دیالیز
ممبرانی و تصفیه و بازچرخانی آب با استفاده از خنثیسازی، تهنشینی و فیلتراسیون،
میتواند گامی بزرگ در جهت رفع چالشهای زیستمحیطی و اقتصادی این صنعت در کشور
باشد. این اقدامات نهتنها به کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری کمک میکنند، بلکه
نقش مهمی در حفاظت از منابع ارزشمند آب و اسید و کاهش آلودگی محیطزیست ایفا مینمایند.
ارائه خدمات تخصصی توسط شرکت مهندسی فولاد تجهیز آران
شرکت مهندسی فولاد تجهیز
آران با درک عمیق چالشهای پیش روی صنعت فولاد و گالوانیزه در ایران و با بهرهگیری
از تیمی تخصصی و مهندسان باتجربه، آماده ارائه خدمات آموزشی، مشاورهای، طراحی، تأمین
تجهیزات، نصب و راهاندازی سیستمهای مدیریت پسماند، بازیابی اسید و بازچرخانی آب
به کارگاهها و کارخانجات گالوانیزه در سراسر کشور میباشد. دانش تخصصی و تجربه
عملی این شرکت در حوزه صنعت فولاد و فرآیندهای مرتبط، این امکان را فراهم میآورد
که بهترین و عملیترین راهکارها، متناسب با نیازها و محدودیتهای خاص هر واحد صنعتی
در ایران، پیشنهاد و پیادهسازی گردد و گامی مؤثر در جهت افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها
و دستیابی به پایداری زیستمحیطی برداشته شود.